یاس و آفتابگردونش | ||
چه زیبا سروده استاد.... حرف دل منه انگار.... اون هم در این ماه عزیز... حتما بخونیدش، حال و هوای رمضان داره این غزل...
شب همه بی تو کار من شکوه به ماه کردنست روز ستاره تا سحر تیره به آه کردنست متن خبر که یک قلم بی تو سیاه شد جهان حاشیه رفتنم دگر نامه سیاه کردنست چون تو نه در مقابلی عکس تو پیش رونهیم اینهم از آب و آینه خواهش ماه کردنست نو گل نازنین من تا تو نگاه میکنی لطف بهار عارفان در تو نگاه کردنست ماه عبادتست و من با لب روزهدار ازین قول و غزل نوشتنم بیم گناه کردنست لیک چراغ ذوق هم این همه کشته داشتن چشمه به گل گرفتن و ماه به چاه کردنست غفلت کائنات را جنبش سایهها همه سجده به کاخ کبریا خواه نخواه کردنست از غم خود بپرس کو با دل ما چه میکند این هم اگر چه شکوه ی شحنه به شاه کردنست عهد تو سایه و صبا گو بشکن که راه من رو به حریم کعبه اش لطف اله کردنست گاه به گاه پرسشی کن که زکوه زندگی پرسش حال دوستان گاه به گاه کردنست بوسه تو به کام من کوه نورد تشنه را کوزه آب زندگی توشه راه کردنست خود برسان به شهریار ای که درین محیط غم بی تو نفس کشیدنم عمر تباه کردنست [ چهارشنبه 89/5/27 ] [ 12:43 صبح ] [ آفتابگردون ]
[ نظرات () ]
|
||
[قالب وبلاگ : تمزها] [Weblog Themes By : themzha.com] |