یاس و آفتابگردونش | ||
میگوید مقضی خداست میگوید باید قوی باشم و تحمل کنم میگوید خدا کمک میرساند میگوید ...
و من ته دلم هر لحظه هزاران چیز را با هم مرور میکنم... و من ماندم و جاده ای مه گرفته که نمیدانم تا کجا ادامه دارد... و نمیدانم آیا همین یک جاده را در پیش رو دارم یا فراتر از این صحنه ی مه آلود، شاید حتی در کنار دست نزدیک همین جاده، جاده ی دیگری هم هست که نمیبینمش کنون... حتی نمیدانم آیا جاده ام در جایی دور دست تر از اینجایی که هستم، دو یا چند شاخه خواهد شد یا نه... و نیز نمیدانم چند بار دیگر بر سر این راه انتخابی ام دوراهی یا چند راهی خواهم دید... هر لحظه ام ملول فکری و تصمیمی و اراده ایست سخت است هر لحظه فکر کردن و انتخاب! سخت است حتی انتخاب کلمات و جملاتی که پس و پیش شدن هر کدام میتواند عاقبت و سرانجامی بسیار متفاوت برای هستی ام رقم بزند... ذهنم دارد ماراتون میدهد انگار!! [ دوشنبه 90/12/22 ] [ 5:12 عصر ] [ آفتابگردون ]
[ نظرات () ]
|
||
[قالب وبلاگ : تمزها] [Weblog Themes By : themzha.com] |