یاس و آفتابگردونش | ||
شب های قدر هم گذشتند... حالا مونده که ببینیم تو این شب ها چه توشه ای برای یک سالمون جمع کردیم و رحمت خداوند چقدر شامل حالمون شده... [ جمعه 89/6/12 ] [ 4:51 عصر ] [ آفتابگردون ]
[ نظرات () ]
زیبا بود، دلم نیومد ننویسم براتون... روایت است که روزی حضرت رسول صلی الله علیه و آله وسلم به حجره طاهره حضرت فاطمه زهرا علیهاالسلام آمد و ایشان از پدر بزرگوار خود چیزها می پرسید و آن حضرت به عرفان حق تعالی جواب می داد و آخر در باب زن و شوهر پرسید. آن حضرت بفرمود: ای فرزند! به درستی که هر زنی که فرمان شوهر نبرد، فرشتگان بر او لعنت کنند و اگر بی توبه بمیرد جای او در جهنم باشد. ای فاطمه! بدان که هر زنی که با شوهرش تُرش رویی کند، به عدد ستاره های آسمان بر او گناه نویسند و اگر رضای شوهر حاصل نکند به جهنم رود. ای فاطمه! هر زنی که به شوهر بگوید تو از مال من می خوری و می پوشی، آن زن روی بهشت نبیند و هر زنی که به شوهر بگوید من از تو در خانه تو نیکی ندیدم، بهشت بر وی حرام شود. ای فاطمه! هر زنی که شوهر را تکلیف به چیزی کند و شوهر بر آن چیز قادر نباشد، آن زن از رحمت الهی دور گردد. به درستی که رضای شوهر نگه داشتن برابر حج سنتی باشد و برابر آزاد کردن بنده ای است. ای فاطمه! خوشا به حال آن زن که شوهر از او راضی باشد که بی حساب به بهشت درآید و نجات زنان در پارسایی و عصمت است و آنکه بر روی شوهر خود شکفته باشد و در بلا و درویشی و فقر وفاقه شوهر صبر کند به رضای شوهر باشد.
[ جمعه 89/6/5 ] [ 7:33 عصر ] [ آفتابگردون ]
[ نظرات () ]
کاش در این رمضان لایق دیدار شوم سحری با نظر لطف تو بیدار شوم کاش منت بگذاری به سرم مهدی جان تا که هم سفره ی تو لحظه ی افطار شوم...
پ.ن: این شعرو خییییییییییلی دوست دارم... انگاری از ته دل بر اومده...
[ جمعه 89/5/29 ] [ 5:35 صبح ] [ آفتابگردون ]
[ نظرات () ]
چه زیبا سروده استاد.... حرف دل منه انگار.... اون هم در این ماه عزیز... حتما بخونیدش، حال و هوای رمضان داره این غزل...
شب همه بی تو کار من شکوه به ماه کردنست روز ستاره تا سحر تیره به آه کردنست متن خبر که یک قلم بی تو سیاه شد جهان حاشیه رفتنم دگر نامه سیاه کردنست چون تو نه در مقابلی عکس تو پیش رونهیم اینهم از آب و آینه خواهش ماه کردنست نو گل نازنین من تا تو نگاه میکنی لطف بهار عارفان در تو نگاه کردنست ماه عبادتست و من با لب روزهدار ازین قول و غزل نوشتنم بیم گناه کردنست لیک چراغ ذوق هم این همه کشته داشتن چشمه به گل گرفتن و ماه به چاه کردنست غفلت کائنات را جنبش سایهها همه سجده به کاخ کبریا خواه نخواه کردنست از غم خود بپرس کو با دل ما چه میکند این هم اگر چه شکوه ی شحنه به شاه کردنست عهد تو سایه و صبا گو بشکن که راه من رو به حریم کعبه اش لطف اله کردنست گاه به گاه پرسشی کن که زکوه زندگی پرسش حال دوستان گاه به گاه کردنست بوسه تو به کام من کوه نورد تشنه را کوزه آب زندگی توشه راه کردنست خود برسان به شهریار ای که درین محیط غم بی تو نفس کشیدنم عمر تباه کردنست [ چهارشنبه 89/5/27 ] [ 12:43 صبح ] [ آفتابگردون ]
[ نظرات () ]
گفتم که خدا مرا مرادی بفرست طوفان زده ام، راه نجاتی بفرست فرمود که با زمزمه ی یا مهدی(عج) نذر گل نرگس صلواتی بفرست ...
عید همگی مبارک باشه....
بفرمائید از خودتون پذیرایی کنید!
خیییییییییییییلی التماس دعا دارم
[ سه شنبه 89/5/5 ] [ 12:12 صبح ] [ آفتابگردون ]
[ نظرات () ]
|
||
[قالب وبلاگ : تمزها] [Weblog Themes By : themzha.com] |