یاس و آفتابگردونش | ||
باورم نمیشه 25 سالگی رو رد کردم... باورم نمیشه همسر هستم... باورم نمیشه درس و دانشگاهم تموم شده... باورم نمیشه خانوم معلم بودنم رو... باورم نمیشه جدا شدنم رو از خونه ی پدری... باورم نمیشه طلبیده شدنم برای زیارت خانه ی خدا رو... باورم نمیشه اتفاقات عجیب و غریبی که دو ساله باهاشون درگیرم... باورم نمیشه میزان صبر و تحملی که بهم گذشت رو... باورم نمیشه نوع سختی ها و مدل زندگیمو... باورم نمیشه ارتباط این روزهامو با برادری که مدتها فکر میکردم ندارمش! باورم نمیشه سکوت پشت پرده ی فعلی مو در حالیکه به شدت برونگرا هستم... باورم نمیشه ... . . . و از همه عجیب تر باورم نمیشه مادر شدنم رو ....... [ چهارشنبه 92/10/18 ] [ 1:9 عصر ] [ آفتابگردون ]
[ نظرات () ]
|
||
[قالب وبلاگ : تمزها] [Weblog Themes By : themzha.com] |