وبلاگ :
ياس و آفتابگردونش
يادداشت :
مثلا رفتيم خانه ي خودمان!
نظرات :
1
خصوصي ،
5
عمومي
نام:
ايميل:
سايت:
مشخصات شما ذخيره شود.
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
اين پيام به صورت
خصوصي
ارسال شود.
+
طعم باران
واي اينجا چه قشنگ شده
ببين ما افطاري مي تونيم بيايم اما يه مسئله اي وجود داره که اينو با فک و فاميلمون بستيم و همه ميدونن ما به خاطر حنان اينجوري ايم.
ميترسم بيايم خونه ي شما و چهره ي بدي از اومدنمون به جا بذاره بين شما.
ما قبل از افطار از ساعت 4-5 حاضريم بيايم خونتون.
اما بعد از افطار بلافاصله شام مي خوريم و ميريم.
چون وقت خواب حنان ساعت 9 هستش و بايد خودمونو برسونيم خونه تا بخوابه. وگرنه بدخواب ميشه.
اصلا از حوالي ساعت 8:30 هم خودش شروع ميکنه به بداخلاقي کردن که همه مي فهمن خوابش مياد:دي
حالا با اين وصف اگر دوست داري ميايم.
اگرم نه بذار براي بعد از ماه رمضان عصرانه که خيلي شيک بيايم و شيک بريم:دي
بي تعارف:)